روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۳۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

امروز یه روز فوق العاده و به یادموندنی شد برامون.

نمیدونم شهرهای دیگه چقدر با کویرنوردی و کویرگردی آشنا هستن برای همین تصمیم گرفتم مختصری از امروز رو بنویسم. 

اصفهان، شهریه با آب و هوای خیلی مختلف! جنوبش طرف همین کوه های دنا که هواپیمای آسمان متاسفانه سقوط کرد، فوق العاده سرسبز و سرد و پر بارشه ولی از طرف شرق و شمال، خشک و بیابونیه. بعضی جاهاش حالت کویر داره با تپه های ماسه ای. کویرگردی یکی از جاذبه های این منطقه است. بهترین وقت کویر همین موقع هاست، اواخر اسفند و اوایل بهار. ما امروز رفتیم کویر ورزنه که ای کاش عکس های مبسوط از تک تک جزییاتش میگرفتم...

1. شترهای خوش تیپ!


2. زیپ لاین!

خیلی طولانی و باحال بود، ترسیدم و نشستنی رفتم و بعدش غصه خوردم! از من به شما نصیحت، نترسید! عاقا از هیچی نترسید و کیفشو ببرید :)


3. موتور سواری در کویر

متاسفانه از این، خودم عکس نگرفتم. اگه بکوبین برین کویر، فقط برای همین یه قلم، پشیمون نمیشید! چون خیلی خیلی توپ و هیجان انگیز بود.


4. سافاری

میگن خیلی باحال و ترسناکه، حس چپ شدن دائم! ما که نرفتیم، شما اگه رفتید اینم امتحان کنید :)


5. تپه های ماسه ای

درآوردن کفش و قدم زدن و کلی حس خوب :)


6. عکس های پروفایلی

بدون شرح :دی


جای همه خالی :)

۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۲۱
ارکیده ‌‌‌‌

هر یه بوسی که به طوطی میکنم، خودشو یه ساعت تمیز میکنه...!

ایششش... وسواسی لوس :|

موافقین ۸ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۸
ارکیده ‌‌‌‌

The shape of water, فیلمی که مدت ها منتظرش بودم رو دیدم. خیلی خوب بود. رفت جز مورد علاقه ها.

بعدا مفصل در موردش می نویسم :)

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۲۶
ارکیده ‌‌‌‌

توی آموزش حیوانات خانگی، چجوری باید به طوطی یاد داد که فقط یه جای خاصی دستشویی کنه؟


مستاصلم کرده :/

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۳۳
ارکیده ‌‌‌‌

هدیه ی "روز زن" م یکی از ایناست:

۱. آنا ‌کارنینا دوره دو جلدی نشر نیلوفر

۲. کلیات سعدی با شرح مختصر

۳. عینک ...

خودم سفارششون دادم، البته حق انتخابم قائل شدم خب :دی

برای هر کدومشون کلی ذوق دارم‌:))


پ.ن.۱: پیشاپیش مرسی همسری :))

پ.ن۲: برای روز مرد و سردرگمیش چه کنم ؟ :|

۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۳۲
ارکیده ‌‌‌‌

 آبی شدید آسمون، جونه های شاد شمشاد، چمن های سبز تازه، هوای خنک بهارانه، شاخه های سبز و نازک بید مجنون، ابرهای سفید و پر بارون و دلی که صد بار عاشق هر یک از این دلنوازی ها شد! 

با صد هزار جلوه برون آمدی که من                   با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

شکر خدای زیبایی ها :)


پ.ن.۱ : عنوان، نام کتابی از روح انگیز شریفیان
پ.ن.۲: شعر از فروغی بسطامی
۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۰۸
ارکیده ‌‌‌‌

برای طرافدارن سینمایی که هنوز سری های جنگ ستارگان رو به صورت دلچسب ندیدن! :

شبکه نمایش اپیزودهای ۱ تا ۳ رو چند روز گذشته نشون داد و اگه با همین فرمون بره تا ۷ رو به نظرم بذاره. ۸ رو خودتون دانلود کنید، جدیده :)

البته که نمایش HD نیست و بیخوده ولی اگه حوصله دانلود و همچنین حجم همشونو ندارید، فرصت خوبیه :)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۲
ارکیده ‌‌‌‌

آخر شب ها تو ذهن طوطی این چیزا میگذره به نظرم:

اه که چقدر کار ریخته رو سرم! کاجه رو باید داغون کنم دیگه، حوصله مو سر برد از بس موند تو قفس! وای وای اون در ظرف پلاستیکه که قرمزم هست ۲ ساعتم به اون ور میرم ببینم چیه چجوریه، بعدش وقت پسته سربسته ست، جونمی جووون

اصلا شروع صبح به آوازشه، دو ساعت پشت سر هم جیغ میزنم، الهه هم که اومد فوشم داد، براش زبون در میارم و میگم عمرا بذارم بخوابی!

تک تک پرهامو تمیز میکنم و میرم تو ظرف آبخوریم، آب ها رو همه جا میریزم و بعدش هزاربار خودمو میتکونم تا دیوارها خوب لکه بگیرن.

وقتی که حوصله ام سر رفت، تمرین سلام میکنم. لعنتی این سین چقدر سخته، در نمیاد!

بعدم دوباره جیغ میزنم هی جیغ میزنم تا بیاد برم رو شونه اش، یکم خونه رو بگردم، دلم وا شه. 

کارا زیاده... کی برم سراغ ...؟


پ.ن: این ماجرا ادامه دارد :دی

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۱۲
ارکیده ‌‌‌‌

امروز ورزش در آب فوق العاده بود! هیچ وقت فکر نمی کردم بازی توپی توی آب اونم با خانومایی که حداقل دو برابر من (بعضا ۳ برابر) سن دارن اینقد کیف بده!

وقتی به یه چیزی عادت کنی، به شدت بهش علاقه مند میشی. خدایا استخر بغل خونمونو از من نگیر! زاینده رود ازت نمیخوام فقط آب این استخرمون هیچ وقت تموم نشه! خدایا خدایا خدایا. ممنون 3>

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۴۸
ارکیده ‌‌‌‌

یه لیست نوشتم از کارهای خونه تکونی، انگار کم کم داره حسش میاد...!

ولی واقعا خیلی ‌کاره 😣 هل من ناصر ینصرنی؟!

طوطی هم همش جیغ میزنه و میخواد کنارش باشم؛ امسال دستمال به سر، یه دستمال دیگه به دست و طوطی روی شونه(!) بسم الله خونه تکونی رو باید بگم! تکبیر! 


پ.ن: کاش میشد همین لحظه "صدق الله..."ش رو هم میگفتم، همه چی ختم به خیر میشد و میرفت.

پ.ن.2 : طوطی جان هستن :دی

۱۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۹
ارکیده ‌‌‌‌