روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۱۸ مطلب با موضوع «آهنگِ رنگی :)» ثبت شده است

 جمعه شب پارسا تب کرد، تبی که پایین نمی یومد تا امروز صبح که قطع شد... تو این مدت من به بدن داغش و چشمای خسته اش نگاه میکردم و دلم برای غر زدن هاش، برای "اب آب" کردن های ناتمومش که از آب بازی خسته نمی شد و برای "بابو بابو" و جارو زدن های هزار باره تنگ شد...

به نظرم مادر بودن یعنی ضعیف شدن، به شدت ضعیف بودن در مورد هرچیزی که به بچه ات مربوط باشه. چه تب باشه چه پشه گزیدگی، دلت ریش میشه، طاقت هیچ دردی ازش نداری و حاضری هزار باره دردش رو بکشی که اون چیزی نفهمه... و مادر از این جهت قوی ترینه...

گاهی یادم میره چقدر عاشقشم...

 

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۳۱
ارکیده ‌‌‌‌

آخرین پرنده را هم رها کردم،

اما هنوز غمگینم!

چیزی در این قفس خالی هست

که آزاد نمی شود...

گروس عبدالملکیان

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۴۷
ارکیده ‌‌‌‌

خواب دیدم، غمگین بودم و عاشق. توی خوابم پسر بودم.

دم دم های صبح تصمیم گرفتم به او بگویم، حس خوبی داشت انتخاب کردن و نه انتخاب شدن، حس خوبی داشت فعال بودن در عشق.‌‌.. به گفتنش نرسید، بیدار شدم.

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۰۳
ارکیده ‌‌‌‌

امروز دکتر گلشن، فوق تخصص ریه، یکی از بهترین پزشک های اصفهان بر اثر کرونا درگذشت... چقدر غم انگیزه داستان ما آدم ها... یه عمر بیمارای ریوی رو معالجه کرده باشی، بهترین باشی در حوزه کاری خودت و در نهایت مرگت با همون رقم بخوره... چقدر سخت میتونه باشه که بیشتر از هرکسی بفهمی آخر کاره. چقدر سخت میتونه باشه که نتونی با دلداری های بقیه، امیدوار بشی...

چقدر ناراحت شدم...

روحشون قرین آرامش...

 

+ممنون محبوبه جون بابت آهنگ 

۱۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۱۷
ارکیده ‌‌‌‌

+ پلی میشه:

 

+ میبینم: خانه اسکناس و فروشگاه ست بیول تازه کار، هردو خوبن.

+ بچه داری و مریض داری. همسری کرونا گرفته ولی خداروشکر همه خوبیم. گرچه خسته ام از قرنطینه و دست تنهایی‌‌‌...

۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۲۵
ارکیده ‌‌‌‌

Ed Sheeran, Photograph


Loving can hurt, loving can hurt sometimes.
But it's the only thing that I know.
When it gets hard, you know it can get hard sometimes,
It is the only thing that makes us feel alive.

[Pre-Chorus]
We keep this love in a photograph.
We made these memories for ourselves.
Where our eyes are never closing,
Our hearts are never broken,
And time's forever frozen, still.

[Chorus]
So you can keep me
Inside the pocket of your ripped jeans.
Holding me close until our eyes meet.
You won't ever be alone, wait for me to come home.

[Verse 2]
Loving can heal, loving can mend your soul,
And it's the only thing that I know, know.
I swear it will get easier, remember that with every piece of 'ya,
And it's the only thing we take with us when we die.

[Pre-Chorus]
We keep this love in a photograph.
We made these memories for ourselves.
Where our eyes are never closing,
Our hearts were never broken,
And time's forever frozen, still.

[Chorus]
So you can keep me
Inside the pocket of your ripped jeans.
Holding me close until our eyes meet.
You won't ever be alone,
And if you hurt me,
That's okay baby, only words bleed.
Inside these pages you just hold me,
And I won't ever let you go.
Wait for me to come home,
Wait for me to come home,
Wait for me to come home,
Wait for me to come home.

[Bridge]
You can fit me
Inside the necklace you got when you were sixteen.
Next to your heartbeat where I should be.
Keep it deep within your soul.
And if you hurt me
Well that's okay baby, only words bleed.
Inside these pages you just hold me,
And I won't ever let you go.

[Outro]
When I'm away, I will remember how you kissed me
Under the lamppost back on Sixth street,
Hearing you whisper through the phone,
Wait for me to come home

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۲۶
ارکیده ‌‌‌‌

خیلی وقت پیش وقتی تصمیم به بچه دار شدن گرفته بودیم، با خوندن یه توضیح مختصر، سریع خریدمش. انگار نوشته بود که در مورد بارداری ناخواسته و افسردگی پس از زایمانه. بعد از خریدن، حس خوندنش پرید،‌ میترسیدم در مورد بارداری مرددم کنه و یا احساس منفی برام داشته باشه... تا این که امروز، توی ماه هفتم تمومش کردم.

الیف شافاک، نویسنده ی ترکیه ای که توی ایران هم کم طرفدار نداره، توی این کتاب در مورد خودش، نقش های زنانه اش و بارداری مینویسه. بیشتر از داستان، به نظرم شبیه نوشته های وبلاگی بود. خورده روایت هایی با محوریت خود شخص الیف. البته اندکی چاشنی داستانی هم بهش اضافه شده بود که خیلی موفق نبود.

راستش رو بخواین نمیدونم چرا چالش های یه نویسنده ایی که خودشو در موقعیت مادری تصور میکنه باید برای ما جالب باشه؟! شاید اگر شافاک یکم دغدغه هاش رو وسیع تر میکرد و در حد یه زن شاغل و یه مادر میاورد، بیشتر به درد خواننده ها میخورد... ولی اصرار و ایده اصلی، بررسی چالش نداهای درونی یک نویسنده (مغز) و مادری (دل) هست.

الیف، نویسنده ی تاحدی فمینیست ،عاشق میشه، در کمال ناباوری ازدواج میکنه و در حالی که انتظارشو نداره باردار میشه. توی این کتاب از تغییرات، نداهای درونی اش، بارداری، افسردگی پس از زایمان و در نهایت از رسیدن به یکپارچگی مینویسه...

 

پاراگراف های قشنگی داشت، بعضی طنز ها هم خیلی دلنشین بود، به این فکر کردم که فرهنگ ما باید به فرهنگشون نزدیک باشه که کمتر احساس بیگانگی و اثر ترجمه ای داشتم. گرچه خود ترجمه رو دوست نداشتم به نظرم جای کار داشت و بعضی جملات هم ویرایش نشده و غیرقابل فهم بود.

 

+ از وسایل پسر جان :)

+در مورد عکس کنار وبلاگ، پوستر فیلمِ جدید جوکره... که بیصبرانه منتظرشم! ولی مطمئنا اونموقع که کیفیت خوبش بیرون میاد، من مشغول بچه داری خواهم بود :))

+ اینو شنیدین؟ خیلی خوبه :)

 

۱۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۲۶
ارکیده ‌‌‌‌

* لاک برام مثل موسیقیه یا نقاشی، متناسب با حال و هوا... قرمز روشن و سرخابی و مخملی برای روزهای شاد، مشکی و سرمه ای و بنفش تیره برای روزهای متفاوت تر...

* توی کلاسمون احساس تنهایی زیادی دارم، همه خیلی مذهبی و سنتی فکر میکنن، اما افکار من فمینیسمی تره... یا باید تحمل کنم و چیزی نگم یا وقتی میگم خیلی تنهام‌، حس قضاوت شدن دارم...

* همیشه فقط یه کمبود تو زندگیم حس میکنم. قبل ازدواج و وصال، عاشقی نکردیم...

* عشق، سیامک عباسی

۲۰ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۱ ۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۰۶
ارکیده ‌‌‌‌

فکر کنم مدتی زیادیه معرفی فیلم نذاشتم. البته فیلم های خوبی دیدم توی این مدت و شاید به مرور گذاشتمشون :)

"مکاتبه" فیلمیه محصول ایتالیا که "جرمی آیرونز" و "اولگا کوریلنکو" دو تا بازیگر اصلی اون هستن. داستان در مورد زوجیه که بیشتر ارتباطشون به صورت مجازی و مکاتبه ایه و فرصت کمی برای پیش هم بودن دارن. اما تقریبا اوایل داستان اتفاقی میافته که مسیر متفاوتی از ارتباط و عشق رو به نمایش میذاره. اگه مثل من احساساتی باشید، ممکنه نیاز باشه جعبه دستمال رو کنارتون بذارید. :))

مکاتبه امتیاز 6.1 رو توی IMDB داره ولی برای من بسیار لذت بخش بود، شدیدا احساساتم را قلقلک داد (اشکم رو درآورد) و ارتباطات مجازیشون، خصوصا نامه ها برام حس خوشایندی داشت. خلاصه پیشنهاد میشه :)

و یه آهنگ خوب هم دوست دارم معرفی کنم که تقریبا توی حال و هوای فیلمه. بشنوید آهنگ Ending از Isak Danielson لیریکش هم اینجا

 برای فیلم 18+

۱۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۰:۵۶
ارکیده ‌‌‌‌

یادی کنیم از رادیو چهرازی، پادکست پاییز :)

و این آهنگ به شدت پاییزونه...


+ به لطف جناب زمستان، آهنگ بالایی رو توی بیان ببینید :)

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۷ ، ۰۸:۰۴
ارکیده ‌‌‌‌