روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

کم شد از ازدحام افکار
کلاف سردرگم حس های بد، ازنجار و بغض را جمع کردم به زحمت
بغل زدم حرف های سنگین را که کسی غیر از خودم نمی فهمد
چطور بگویم، توی این نگاه خیره به زمین چه میگذرد؟ چطور سوالت را بی جواب نگذارم وقتی ساعت ها از خودم میپرسم و جوابی نمی یابم. 
میخواهی بدانی؟ خراب... خراب...
یک شب تمام، شبیه سازی میکردم خودم را در آن موقعیت، مجبور شدم به تصوراتی که خیلی فاصله دارد با ما. نتیجه؟ گیج تر از قبل...احساسات جریحه دار شده، قطار افکار بی رحم، عصبی، ناراحت و بغض سنگین.
اما آخر گلوله ی بعضی حرف ها باید شکلیک شود، خوراک سمی را باید بالا آورد وگرنه مسموم میکند روزهایت را، میکشد تا قلبت....
کجایی که برایت بگویم و خلاص کنم خودم از این همه زحمت فکری...
من فقط تو را نیاز دارم
۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۰:۳۰
ارکیده ‌‌‌‌

چی باعث میشه به بچه ها بگن معصوم...؟ شاید بلد نباشن خودشونو پشت نقاب های مختلف قایم کنن اما معصوم، نه...

بدجنسی میکنن، دروغ میگن، با هم دعوا میکنن اگه هم زورشون برسه طرف رو داغون میکنن.

معصومن؟ مطلقا نه!  فقط به معنای کامل انسان هستن و اینو نشون میدن، تمایلات فطری انسان رو بدون سیاست خاصی به نمایش میذارن. 

بدترین دوران عمر من برمیگرده به پیش دبستانی، دورانی که هر روزش رنج مضاعفی بود...به خاطر هم سرویسی ها، هم مهدی ها و به ظاهر دوستان...! میدونی، بد جنسی واقعی رو من اون وقتا بود که درک کردم.

هرچی میگذره به این واقعیت بیشتر ایمان میارم که سخت ترین و پیچیده ترین کار دنیا، تربیت یه انسان و بزرگ کردن یه بچه است. روزی هزار بار دلم میخواد ازبار این مسئولیت شونه خالی کنم.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۹
ارکیده ‌‌‌‌

برای عوض کردن دنیا

نیازی به خواندن روزنامه های سیاسی نیست

نیازی به تغییر رئیس جمهور و هیات دولت نیست

و نیازی به تجمعات بیش از دو نفر نیست


گاهی

تنها دو نفر می توانند

تمام دنیا را مثل یک حبه قند

در فنجانی چای بهم بزنند.


لیلا کردبچه

۷ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۸
ارکیده ‌‌‌‌