روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

ریشه ی تمام قهرها مبتنی بر خطایی است که می تواند مطرح شود، جواب بگیرد و بلافاصله از بین برود، ولی در دل طرف توهین شده نشست می کند بعدها بروز دردناک تری می یابد. تاخیر در حل وفصل بلافاصله ی اختلاف ها، بلافاصله بعد از وقوع آنها، به عقده ی تلخی تبدیل می شود...

 

آلن دوباتن

 جستارهایی در باب عشق

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۵
ارکیده ‌‌‌‌

محمد! می شود که همین باشی، همین قدر آگاه و فهیم؛ اما اینقدر تلخ نباشی؟ می شود به راه خود بروی و در این راه، سنگ به سوی آنها که به راه تو نمی آیند، نپرانی، و قلب هایشان را به درد نیاوری؟

میدانی پسرم؟ می شود حرفی خلاف آنچه همگان- به غلط- می گویند گفت؛ اما آنگونه به ملاطفت گفت که همگان بپذیرند و تحقیر نشوند، نه آن که همگان برانگیخته شوند و به مقابله برخیزند.


برشی از کتاب "مردی در تبعید ابدی" نوشته نادر ابراهیمی

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۷
ارکیده ‌‌‌‌

میگن یکی از آثار تقوا، فرقانه؛  عنایتی که با اون میشه حق و باطل رو از هم تشخیص داد...

هر چه میکشم از این بی تقوایی ست...


۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۳
ارکیده ‌‌‌‌

کی میتونه بگه چی درسته چی غلط، وقتی حکم دقیقی برای یک مساله وجود نداره...

یادش بخیر قبلنا، دنیا کوچیکتر از این حرفا بود. یه  صحبت کلی از پدر و مادر و یا چند ساعت فکر مدام قضیه رو حل می کرد...همه چیز مشخص و معلوم بود. درست یا غلط...حق یا باطل...

اما الان، کجا ایستادیم؟ 

کی میتونه بگه...؟ کی قبول میکنه...؟

از خودم حسابی نا امید شدم...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۰
ارکیده ‌‌‌‌

1.

دل‌م می‌خواهد

حمله کنی

ناگهان

و من

هیروشیمای تو باشم

با خاک یکسان ...

اینجا

2.

حکایتِ بارانِ بی امان است

این گونه که من

دوستت می‌دارم ...

 

شوریده وار و پریشان باریدن

بر خزه ها و خیزاب‌ها

به بی‌راهه و راه‌ها تاختن

بی‌تاب ٬ بی‌قرار

دریایی جستن

و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن

و تو را به یاد آوردن

 

حکایت بارانی بی‌قرار است

این گونه که من دوستت می‌دارم ...

شمس لنگرودی

3.

بهترین

قسمتش این بود

که پرده ها را کشیدم

و زنگ در را با پارچه‌ های کهنه پوشاندم

تلفن را توی یخچال گذاشتم

و سه روز تمام

در تخت خواب ماندم

و بهتر از همه این بود

که کسی اصلا

دلش برایم تنگ نشد!

هیچ کس...

چارلز بوکوفسکی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۱۹
ارکیده ‌‌‌‌

از بس فیلم دیدم این چند روزه، احساس پوچی می کنم...

wall-e...minions....سریال 25 قسمتی کره ای برای بار چندم!

چرا وقتی بی حوصله میشم نمیتونم کتاب بخونم؟

فکر کن! الان دوسه تا رمان تموم کرده بودم... :(

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۱۳
ارکیده ‌‌‌‌

مقایسه ی خوب و جالبی بود به نظرم، 

به عنوان یک پیشنهاد برای تابستون دل انگیز :)

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۵
ارکیده ‌‌‌‌