روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

از تهی سرشار


جویبار لحظه ها جاری ست

چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب ، واندر آب بیند سنگ


دوستان و دشمنان را می شناسم من

زندگی را دوست می دارم


مرگ را دشمن


وای ، اما با که باید گفت این ؟ من دوستی دارم


که به دشمن خواهم از او التجا بردن

جویبار لحظه ها جاری .
 

اخوان ثالث

| سه شنبه ۲۸ دی۱۳۸۹ | | ارکیده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۸۹ ، ۲۰:۳۰
ارکیده ‌‌‌‌

لحظه ی دیدار نزدیک است

باز، من دیوانه ام ، مستم

باز می لرزد دلم٬ دستم

باز، گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ!

های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست!

و آبرویم را نریزی ،دل

-ای نخورده مست-

لحظه ی دیدار نزدیک است

مهدی اخوان ثالث


| دوشنبه ۲۷ دی۱۳۸۹ | | ارکیده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۲۰:۳۰
ارکیده ‌‌‌‌

یه دوست معمولی وقتی میاد خونت، مثل مهمون رفتار می کنه

یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه

 

یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده

یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه

 

یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه

یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره

 

یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره

یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جا

رو جمع و جور کنه

 

یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی

یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟

 

یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی

یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه

 

یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه

یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه

 

یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره

یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی  

و بالاخره :
یه دوست واقعی شخصی است که وقتی همه تو را ترک کردند و دیگه حتی از اون دوست معمولی هم خبری نیست، با تو می مونه...

 
| یکشنبه ۲۶ دی۱۳۸۹ | | ارکیده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۸۹ ، ۲۰:۳۰
ارکیده ‌‌‌‌