روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیسمونی» ثبت شده است

+ دارم موتزارت گوش میدم، اصلا نمیشه باهاش حسِ نوشتن پست گرفت! :)) شنیدین باعث باهوش شدن جنین میشه؟ حالا به ایناش کاری نداشته باشم هم، خوبه. یکم با موسیقی کلاسیک آشنا بشم!  :))

 

+ چند هفته ای دستم بندِ نمدی ها بود. خیلی بیشتر از اونی که به نظر میرسه وقت گیرن، ولی به نسبت راحته. به نظرم خیلی ساده تر و کم دردسرتر از چرم دوزیه، از طرفی چیزایی که میشه باهاش در آورد خیلی بیشتر از چرمه... خلاصه تنوع خوبی بود :)

این شما و این هم تزیینات نمدی اتاق پسرجون ما: عکس 1 - عکس 2- عکس 3 

قاب های دیواری هنوز مونده و اگر وقت کنم میخوام چندتا عروسک هم درست کنم ان شالله.

 

+ پریشب یه خوابی دیدم، خیلی واقعی... خبر فوت یکی از نزدیکان رو بهم دادن، خیلی گریه کردم و از ته دل ناله میزدم... آرزو میکردم واقعیت نداشته باشه، یه بار دیگه ببینمش و جبران کنم. من از هیچی به اندازه حسرت و پشیمونی نمی ترسم، توی خواب به تمام معنا حسرت دیدار دوباره اش رو داشتم و پشیمون بودم از رفتارم باهاش... با اشک بیدار شدم. باورم نمیشد خواب بوده، مثل این بود که آرزوم برآورده شده باشه. پلک میزدم که مطمئن بشم خواب بوده ولی خیلی واقعی بود...

مثل یه نشونه بود از جانب خدا. حتی اگر بگم تحت تاثیر فکرای اون روز بوده و نشونه ای در کار نیست، این رویای واقعی بهم یه چیزی رو ثابت کرد، چیزی که شاید ناخودآگاهانه سعی داشتم روش رو بپوشونم... این که وجدانم از رفتارم با این شخص راحت نیست. این که اگر یه روزی نباشه عمیقا متاسف میشم... امیدوارم خدا کمکم کنه و رفتار رو باهاش اصلاح کنم...

 

+ خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که این ترم رو نرفتم... شرایط فیزیکیم سخت شده، نشستن و بلند شدن و خم شدن حتی در حد نوشتن... خیلی زود خسته میشم و بدنم هر روز چیزایی از خودش رو میکنه که جدیده! :)) با این شرایط حتی رفت و آمد دانشگاه هم برام سخت بود چه برسه درس خوندن و تمرکز و استرس هاش...

 

+کمتر از دوماه مونده تا... گاهی حس میکنم اصلا آماده نیستم!

۲۱ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۱:۳۴
ارکیده ‌‌‌‌

+ خب بلاخره چشممون به جمال کمد و تخت نی‌نی روشن شد، تو این هفته ان شالله وسایلشو میچینم و میرم سراغ تزیینات! کلی ذوق دارم واسه این قسمتش :) البته چون خونه از خودمون نیست یکم دستم بسته است برای میخ زدن و طرحای دیوار... ولی خب سعی می‌کنم قشنگترین کار رو با کمترین تلفات درست کنم. ایده هاتونم پذیراییم :)

غیر از طرحای نمدی، اینارم دوست داشتم: عکس ۱ / عکس ۲ / عکس ۳/ عکس ۴

+ تا الان بدن‌درد و اینا نداشتم ولی انگار تازه داره شروع میشه. یه هفته است پهلو و کمرم خیلی زود درد میگیره و گاهی اونقدر شدید میشه که‌ حتی نمیتونم دراز بکشم، اگه به اینجا برسه دیگه به سختی خوابم میبره...

+ امروز Aladdin 2019  (علاالدین) رو دیدیم، بسی خوب و مفرح بود. بهترین لایواکشنی که توی بازسازی های فیلم های قدیمی دیدم، حتما پیشنهاد میکنم. ویل اسمیت هم مثل همیشه خوب و بامزه است :)

۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۴۳
ارکیده ‌‌‌‌

+ تا نصفش رفتم، به شدت درگیرکننده است، گاهی اصلا متوجه گذر زمان نمیشم :)

+ تا چند روز دیگه وارد سه ماهه سوم میشم. حالم خوبه خدا رو شکر البته اگر نوسانات خلقی، حساسیت و زودرنجی هامو فاکتور بگیریم! سعی میکنم خودمو شاد نگه دارم... ولی بعضی وقتا انحراف فکرم به مسائل خوب و مثبت واقعا سخت میشه...

+ از سیسمونی فقط سفارش تخت مونده. بقیه چیزا الحمدلله خریده شد :جیغ دست هورا 

+ باهاش حرف میزنم، اسمشو صدا میکنم ولی ترکیب مامان ارکیده هنوز برای خودم عجیبه :))

+ از همگی خیلی خیلی التماس دعا دارم. این روزا من و فندق رو یادتون نره ^-^

۱۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۲ ۱۹ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۶
ارکیده ‌‌‌‌