خواب دیدم با میم رفتم نمایشگاه کتاب. اینقدر امسال روحم پر کشید برای نمایشگاه و نشد...
خدایا سال دیگه دانشجو بشم، برم با دانشگاه...
خواب دیدم با میم رفتم نمایشگاه کتاب. اینقدر امسال روحم پر کشید برای نمایشگاه و نشد...
خدایا سال دیگه دانشجو بشم، برم با دانشگاه...
یکی از پسران هارون الرشید پیش پدر آمد خشم آلود که فلان سرهنگ زاده مرا دشنام داد. هارون ارکان دولت را گفت: جزای چنین کسی چه باشد؟
یکی اشارت بکشتن کرد و دیگری بزبان بریدن و دیگری بمصادره و نفی. هارون گفت: ای پسر کرم آنست که عفو کنی وگر نتوانی تو نیزش دشنام ده نه چندانکه انتقام از حد درگذرد که آنگاه ظلم از طرف تو باشد و دعوی از قبل خصم
نه مرد ست آن بنزدیک خردمند که با پیل دمان پیکار جوید
بلی مرد آن کس است از روی تحقیق که چون خشم آیدش بـاطل نگوید
***
یکی را زشت خوئی داد دشنام تحمل کرد و گفت ای نیکفرجام
بتر ز آنم که خواهی گفت آنی که دانم عیب من چون من ندانی
پ.ن: در ادامه گلستان نویسی روزانه، به این حکایت رسیدم و خیلی برام جالب بود. خصوصا اونجا که میگه وقتی انتقام از حد گذشت، دیگه تویی که ظالمی!
هر روزم دریغ از دیروز...
رشته های تعلقم به اعتقادات قبلی، هر روز پاره تر از دیروز...
این چند رشته پایانی نازک که پاره شود، من میمانم و آزادی ِعجیب و مسخره ای که نمیدانم چکارش کنم. من میمانم و تعلقی که ندارم به هیچ کجای دنیا..
پ.ن: ببخشید اگر متناسب نیست با حال و هوایتان...
Jason Mraz
Do you hear me, I'm talking to you
Across the water across the deep blue ocean
Under the open sky, oh my, baby I'm trying
منو میشنوی؟ دارم از میان آبها و اقیانوس تمام آبی باهات حرف میزنم
زیر آسمون بی انتها، آه عزیزم دارم سعی میکنم
Colbie Caillat:
Boy, I hear you in my dreams
I feel your whisper across the sea
I keep you with me in my heart
You make it easier when life gets hard
پسرجون، من تو رویاهام میشنوم تو رو
زمزمه ی تو رو از میان دریاها میشنوم،
من تو قلبم حفظت میکنم،
تو باعث میشی وقتی زندگی سخته، همه چی آسون بشه
Jason Mraz & Colbie Caillat:
Lucky I'm in love with my best friend
Lucky to have been where I have been
Lucky to be coming home again
Ooohh ooooh oooh oooh ooh ooh ooh ooh
خوشبختم که عاشق بهترین دوستمم،
خوشبختم جایی هستم که قبلام بودم
خوشبختم که دوباره میام خونه، اووووه...
Jason Mraz & Colbie Caillat:
They don't know how long it takes
Waiting for a love like this
Every time we say goodbye
I wish we had one more kiss
I'll wait for you, I promise you, I will
نمیدونن که چقد زمان زیادی میبره،
تا انتظار یه همچین عشقی رو بکشی،
هربار که از هم خدافظی میکنیم، دلم میخواد کاش یه بوسه ی بیشتر داشتیم،
منتظرت می مونم، بهت قول میدم، منتظر می مونم
Jason Mraz & Colbie Caillat:
Lucky I'm in love with my best friend
Lucky to have been where I have been
Lucky to be coming home again
Lucky we're in love in every way
Lucky to have stayed where we have stayed
Lucky to be coming home someday
خوشبختم که عاشق بهترین دوستمم،
خوشبختم جایی هستم که قبلام بودم
خوشبختم که دوباره میام خونه، اووووه...
خوشبختم که به هر لحاظ عاشق همیم
خوشبختم جایی موندگار هستیم که قبلام بودیم
خوشبختم که یه روزی میام خونه
Jason Mraz:
And so I'm sailing through the sea
To an island where we'll meet
You'll hear the music fill the air
I'll put a flower in your hair
و برای همین دارم با کشتی از دریاها عبور میکنم
به سمت جزیره ای که همدیگرو ملاقات میکنیم،
اونوقت صدای آهنگو میشنوی که هوا رو پر میکنه،
یه گل میذارم لای موهات
Colbie Caillat:
Though the breezes through the trees
Move so pretty you're all I see
As the world keeps spinning round
You hold me right here right now
هرچند نسیم و باد خنک به زیبایی از بین درختها عبور میکنن اما تو تنها چیزی هستی که میبینم،
همچنان که روزگار در حال گردشه، تو هم حالا منو اینجا کنارت نگه میداری
Jason Mraz & Colbie Caillat:
Lucky I'm in love with my best friend
Lucky to have been where I have been
Lucky to be coming home again
Lucky we're in love in every way
Lucky to have stayed where we have stayed
Lucky to be coming home someday
خوشبختم که عاشق بهترین دوستمم،
خوشبختم جایی هستم که قبلام بودم
خوشبختم که دوباره میام خونه، اووووه...
خوشبختم که به هر لحاظ عاشق همیم
خوشبختم جایی موندگار هستیم که قبلام بودیم
خوشبختم که یه روزی میام خونه
پ.ن: منو سینما میگه حداکثر کارکتر رو پر کردم، مجبور شدم سریال ها رو حذف کنم. از این به بعد فقط فیلم های بالای ریت 8 رو میذارم که به نوعی فیلمِ پیشنهادی هم محسوب میشن. اینطوری گزیده تر میشه و احتمالا ژانر رو بهم بهش اضافه کنم تا راحت تر بشه یه فیلم برای تماشا انتخاب کرد :)
بعضی انسانها
به عدهای دیگر از انسانها
انسانهای دیگری را یادآور میشوند
آنها که به یاد آوردهاند، غمگیناند
آنها که یادآور شدهاند، بیخبر
آنهایی هم که در یاد آمدهاند
به احتمال زیاد، در شهری دور
هیچ چیزی را به یاد نمیآورند...!
یاشار کمال
یه خبر فوق العاده شنیدم که نتونستم اینجا نذارمش.
فیدیبو با همکاری دیجی کالا، اولین کتابخوانشون رو عرضه کردند که قابلیت پشتیبانی کامل از زبان فارسی رو داره. "فیدیبوک" طراحی و توسعه داده شده توسط تیم ایرانی هست. قیمت بسیار مناسبی هم داره. به عنوان یه ایرانی بعد از مدت ها، احساس رضایت و خوشحالی دارم از تولید یه محصول داخلی. :)
اطلاعات بیشتر در ادامه مطلب
جناب هاتف، دعوت کردن که توی چالشِ" چند چیزِ عجیبِ من" شرکت کنم و منم دعوتشون رو لبیک گفتم :))
خیلی سخت بود برام پیدا کردن عادت های عجیبی که دارم و در نهایت به این چندتا رسیدم :
1. وقتی یه سریال خصوصا کره ای ها رو شروع میکنم تا تموم نشه بلند نمیشم. نهایتا برای گلاب به روتون، دست به آب! (غذا خوردن و پختن و خوابیدن همه متوقف میشه :| )
2. بعد از این که از مهمونی های شلوغ برمیگردیم، نیاز دارم حداقل یه ساعت تو اتاقم تنها باشم.
3. خیلی تحت تاثیر فیلم هایی که میبینم قرار میگیرم. بعضی فیلما رو از اول تا آخر گریه میکنم و حتی روز بعدش با یادآوریش گریه ام میگیره و در تمام مدت، اطرافیان با تعجب به من نگاه میکنن.
4. روی "سرکار گذاشته شدن" بینهایت حساسم و اگر دوستی سرکارم بذاره بنا به درصد آزارش، ممکنه تا حد قطع ارتباط باهاش پیش برم.
5. بدترین کابوس خواب هام اینه که گربه ها، هیولاها یا دیگر حیوانات(!) میخوان بیان توی اتاقم و من پشت در رو محکم گرفتم ولی زورم نمیرسه و در نهایت میان... ×-×
6. از هیچ چیز به اندازه هزارپا متنفر نیستم. از رنگ زرد و رضا امیرخانی و احسان خواجه امیری بدم میاد. :|
7. عاشق حیوون هام. خصوصا روباه و فیل :)
8. بین دوستام نماینده رنگی رنگی یا گل گلیم. تا قبل این که طرح های گل گلی مد بشه، هر کس هرچیز گل گلی میدید میگفت ارکیده عاشق این میشه. :)
9. وقتی خودم پشت فرمون باشم، خیلی میترسم از کنار ماشین سنگین رد شم حتی اگه اتوبوس باشه...
اگه دوست دارین شما هم توی این چالش شرکت کنید :)
اطلاعات بیشتر، اینجا