روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

 جمعه شب پارسا تب کرد، تبی که پایین نمی یومد تا امروز صبح که قطع شد... تو این مدت من به بدن داغش و چشمای خسته اش نگاه میکردم و دلم برای غر زدن هاش، برای "اب آب" کردن های ناتمومش که از آب بازی خسته نمی شد و برای "بابو بابو" و جارو زدن های هزار باره تنگ شد...

به نظرم مادر بودن یعنی ضعیف شدن، به شدت ضعیف بودن در مورد هرچیزی که به بچه ات مربوط باشه. چه تب باشه چه پشه گزیدگی، دلت ریش میشه، طاقت هیچ دردی ازش نداری و حاضری هزار باره دردش رو بکشی که اون چیزی نفهمه... و مادر از این جهت قوی ترینه...

گاهی یادم میره چقدر عاشقشم...

 

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۰۲
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۴)

ایشالا که همگی همیشه سلامت باشید

پاسخ:
ممنونم بهمچنین شما و خانواده گرامی تون 🌻
۰۳ خرداد ۰۰ ، ۱۷:۳۳ آقای سر به‍ راه

کاش بچه ها قدر بدونن... اول خودم میگم....

پاسخ:
کاش قدر بدونیم...

من خرده خرده زحمتای مامانم رو میفهمم و تازه الانم یه عالمه زحمت دارم براشون. نوه داری میکنن :)

آخی عزیزم 

چرا تب کرده؟ حالش بهتره؟

مریضی بچه واقعا آدمو ناراحت میکنه. ایشالا همیشه سرحال باشه و پدرت رو دربیاره 😁

خدا قوت مامانی 

همه‌ی مادرا پرستارهای ۲۴ ساعته‌ی فداکار و مهربونن ❤

 

پاسخ:
چراشو نمیدونیم ولی حدسمون دندون ه. دندون های آسیابی آخر...
دکتر هم چیزی نگفت. فقط همون آستامینوفن و ...
الحمدلله قطع شد. تب بدی بود، اصلا پایین نمیومد :(

واقعا... وقت مریضی آدم همش میگه کاش سالم باشه، آتیش بسوزونه. خوش همون کاراش :)

مرسی مرسی
شما هم دوبل خداقوت :)
خدا به همه سلامتی بده، به ماهم، بتونیم وظایفمون رو انجام بدیم :)

خداروشکر 

ایشالا همیشه سلامت باشه ❤

ممنون عزیزم 😚

پاسخ:
ممنون بانوی مهربون

خداحافظ کوچولوهای قشنگترین باشه ❤

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی