روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

نمی گم پشیمونم یا چی

ولی تصورم از بچه این نبود. این همه انرژی، این همه وقت، این همه نگرانی.

کاش قبلش، بیشتر میدونستم. کاش بیشتر در موردش فکر کرده بودم...

حس میکنم یه بازنده ام... خسته ام و هیچ راه فراری نیست...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۰۷
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۳)

و این حسو خیلیا دارن اما بخاطر احساس گناه بازگو نمیکنن و یا ب اشتباه فک میکنن مادر بدین! :) 

ب قول خودت اینم یه قسمتی از اون همه احساساته:) 

چقد خوشم اومد که اینو نوشتی:) 

خدا قوووت❤️ایشالا کوچولوت از اب و گل دربیاد و یکمی رها تر شی! البته فقط یکمی؛) میدونم مادری تمومی نداره❤️

پاسخ:
اره، همه سانسور میکنن و البته مقداریش به خاطر احساسات بچه ها هست... ما نیاز داریم همیشه ی همیشه خواستنی باشیم، احساس امنیت کنیم، خصوصا از طرف نزدیک ترین کسمون، مادرمون...

ولی مادرام ادمن، هوم؟ 

امیدوارم، اسون تر بشه :)
۰۸ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۵۱ آقای سر به‍ راه

بالا و پایین داره هر کاری!

خوشحالی های قبلی پس واسه چی بود؟

پاسخ:
اوهوم....
توی هر قسمت، آدم اون طرف قضیه رو یادش میره 

این قسمت اعترافات یک مادر خسته:)

واقعا بچه داری یک کار ۲۴ ساعته بدون تعطیلی‌های بهتون حق میدم ولی یه خنده بچه خستگی رو در میکنه:)

 

پاسخ:
بستگی به میزان خستگی داره :))
دیشب اینقدر اینقدر کلافه بودم، که بعدش اومده بود دورم میخندید، حسم عوض نمی شد. این مدلشم هست دیگه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">