روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

یه کیک کاکائویی گرد و پرخامه بخورم و نگران اضافه وزن و چربیش نباشم.

برم استخر، یعنی استخرا باز بشن...به اندازه این یه سال شنا کنم.

هر روز فیلم ببینم تا این ۱۵۰ تا فیلم مونده توی هارد تموم بشه.

برم نمایشگاه کتابی که امسال برگزار نشد..

موهامو دکلوره کنم تا بتونم دوباره آبیشون کنم و دکلوره گند نزنه به موهام.

بریم آلمان و نگران مامان اینا و حجاب و نظام ارزشی و سایر نباشم.

بلاخره یه روز، تیپ مورد علاقه امو داشته باشم، بدون در نظر گرفتن چیزی.

یه روز پارسا فقط بخنده، گریه نکنه کلا.

 

+ فردا موعد واکسن ۶ ماهگی.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۰۷
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۹)

مورد آخرت 😂 

 

منم واسه همشون همراهت باشم؟^_-

مخصوصا اون شنا و اون تیپ زدنه و ...

آی گفتی

آی گقتی

چی میگن "جانا سخن از زبان ما می گویی" توی پرانتز باز که با این تفاوت من پارسای پنج ماهه ندارم :(

پاسخ:
والا... چند روزه بسی غر میزنه واسه خواب... یعنی داغونیم ها...

بیا باهم بریم تو هپروت اصلا :))

۶ ماهشه :دی
۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۱۵ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

اولی رو منم دلم میخواد^_^ بعدش ورزش می‌کنیم می‌سوزونیم

پاسخ:
هیعی...
فعلا که اگه این روند خانه نشینی ادامه پیدا کنه، همچنان بر قطر این شکم افزوده خواهد گشت...

:)))

روزه بگیر، موقع افطار دعا کن بهشون برسی. بعد یه صحنه به خودت بیای، ببینی تو آلمان، تو کافی‌شاپ یه استخر با تیپ موردعلاقه‌ت و موهای آبی، نشستی داری یه کیک شکلاتی پر خامه می‌خوری و خستگی یه شنای طولانی رو با دیدن فیلم تو لپ‌تاپت در می‌کنی، پارسا هم پیش باباشه، باباشم هی خنده‌های غش‌غش‌شو واسه‌ت می‌فرسته تو تلگرام. فقط نمی‌دونم نمایشگاه کتابو کجا جا بدم 🤔

پاسخ:
وای خیلی باحال بود تسنیم... پکیدم از خنده :)))

اینا یک از یک محال تر بود، غمی نیست :)

@تسنیم

شبیه فیلمای اون ور آبی شد

با اون لباسا 😂😅

پاسخ:
آره... دیگه خیلی اروپایی شد :))

بعضی وقتا اتفاقات روزمره دوروبرمون بخاطر شرایط خاص تبدیل به آرزو میشن فقط خوبیش اینجاست که آرزوی محال نیستن حداقل

قبل واکسنش استامینوفن بهش بدین ایشالا براش راحت باشه

پاسخ:
خب برای من با بچه تقریبا همشون الان محالن :)
بدون استامینوفن نمیشه اصلا...
قشنگ سر ۴ ساعت که اثرش میرفت، تبش بالا میرفت و گریه هاش تشدید میشد... خداروشکر گذشت اینم

عزیزم ...طفلی تا چند روز پاش دردناکه...نق و ناله هاش برای دندوناشه شاید ...

از طرف من محکم فشارش بده 😘😘😘

پاسخ:
خداروشکر الان دیگه خوبه :)
رفت تا واکسن یک سالگی

چشششش :*

سلام

عیدت مبارک

حالت خوبه؟ :)

پاسخ:
سلام تسنیم عزیزم
عید شمام مبارک باشه
شکر خدا خوبم. خودت خوبی؟ محمدحسین کوچولو خوبه؟ :)

خدا رو شکر که خوبی :)

منم خوبم، ولی از محمدحسین کوچولو خبر ندارم :)

پارسا خوبه؟ دندون درآورده؟ راه افتاده؟ می‌دوه؟ مدرسه فرستادی؟ دامادش نکردی؟ :دی

پاسخ:
قربانت :)

چرا خبر نداری پس خاله جون؟

خوبه، دندون در نیاورده، با کمک ما وایمیسه، میشینه، یاد گرفته کوچولو قلت(؟) بزنه و همینا :))
ایشالا اونادم خواهپ نوشت :)))

اون موقع خبر نداشتم، ولی الان رو پام خوابیده :)

 

ان‌شاءالله، ان‌شاءالله :))

پاسخ:
جوووونم 
ببوسش از طرف من
نی‌نی خام خیلی دوس دارم*-*

قلبانت :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">