آه ..
۹۸
از حرف های خاله خانباجی، حساب کتاب های فامیلی، کینه دوزی و حرف های سنگین و طعنه دار، همیشه فراری بودم. برام قابل درک نبود و خیلی سطح پایین میدونسمش...
خبر وحشتناک: دارم تبدیل میشم به یکی از همون خاله خانباجی ها، کی اینو گفت کی اونو. این کار و کردن و اون کار رو نکردن... کینه جاری رو برداشتم، از مادرشوهر دوری میکنم. این منم؟ خدایا کمکم کن... از این درگیرهای کوچیک نجاتم بده...
۹۸/۱۰/۲۰
یه زمانی منم میگفتم هیچ وقت سطح خودم نمیارم پایین که بگم مادرت ..خاله ات ..خواهرت ..
اما اون قدر زخم زدند که این اواخر تمام درد هام گفتم ..گفتم نمی بخشم ..اما راستش کسی هم منتظر بخشش من نبود
ادم ها بالاخره خسته میشند ..