روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

استعفا

‎۸۹
بدین وسیله من رسما از بزرگسالی استعفامیدهمو مسئولیت های یک کودک ۵ ساله را قبول می

 کنم. می خواهم به یک ساندویچفروشی برومو فکر کنم که آنجا یک رستوران ۵ ستاره است. می

 خواهم فکر کنم شکلات ازپول بهتر است٬چون می توانم آن را بخورم! میخواهم زیر یک درخت بزرگ

 در پارک بنشینم و بادوستانم بستنیبخورم. می خواهم درون یک چاله آب بازی کنمو بادبادک خود را

 در هوا پرواز دهم.می خواهم بهگذشته برگردم وقتی همه چیز ساده بود٬ وقتی داشتم رنگها را٬جدول

 ضربرا و شعر های کودکانه را یاد می گرفتم٬ وقتی نمی دانستم که چه چیز هایی را نمی دانم و هیچ

 اهمیتیهم نمی دادم. می خواهم فکر کنم که دنیا چقدر زیباست و همه راستگو و خوبهستند. می

 خواهم ایمانداشته باشم که هر چیزی ممکن است و می خواهم از پیچیدگیهای دنیاخبر نداشته

باشم. میخواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم ٬بهعدالت٬به صلح٬به باران٬به...   

این دسته چکمن٬ کلید ماشین٬کارت اعتباری و بقیه یمدارک٬ مال شما. من رسما از بزرگسالی

 استعغا می دهم. اگر می خواهید بیشتر ازاین با منبحث کنید٬ باید بتوانید من را بگیرید چون...!

| سه شنبه ۱۹ مرداد۱۳۸۹ | | ارکیده
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸۹/۰۵/۱۸
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۱)

گاهی وقتا که فکر میکنم میبینم که دنیای ما آدم بزرگها چقد پیچیده و ترسناکه گاهی اوقات چقد سخت و خاراست برعکس دنیای بچه ها که پر از لطافت و مهربونیه مر از عشقه ما هز عشق و مهربونیها گاها دور شدیم بلکه با سوء استفاده های نابجا از همین خصلتهای خوب اونارو به گند کشیدیم کاش دنیا همون دنیای بچگی هامون واقعا باقی می موند. به امید صللح به امید آشتی به امید دوستی و به امید عشق در این دنیای بد ادم بزرگها
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">