یادگار من است
این درخت
که خستگی تبرت را می گیرد
عمیق بزن.
:::
زیبایی تو در سنگ رسوخ میکند
من که پوستی بیش نیستم !
:::
تنها آیینهی اتاق تو پیر نشانم نمیدهد
این جیوه را به اکسیر آغشتهای.
:::
درخت
با همهی کهنسالی
از من جوانتر است ..
چقدر سایه داشتن خوب است.
:::
بیپرندهترین قفس
خانهی من است
:::
چگونه از روزنی میگذشتم ...
اگر شعر سوهانم نمیزد .
محمدعلی بهمنی
۹۵/۱۰/۰۱