روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

کم شد از ازدحام افکار
کلاف سردرگم حس های بد، ازنجار و بغض را جمع کردم به زحمت
بغل زدم حرف های سنگین را که کسی غیر از خودم نمی فهمد
چطور بگویم، توی این نگاه خیره به زمین چه میگذرد؟ چطور سوالت را بی جواب نگذارم وقتی ساعت ها از خودم میپرسم و جوابی نمی یابم. 
میخواهی بدانی؟ خراب... خراب...
یک شب تمام، شبیه سازی میکردم خودم را در آن موقعیت، مجبور شدم به تصوراتی که خیلی فاصله دارد با ما. نتیجه؟ گیج تر از قبل...احساسات جریحه دار شده، قطار افکار بی رحم، عصبی، ناراحت و بغض سنگین.
اما آخر گلوله ی بعضی حرف ها باید شکلیک شود، خوراک سمی را باید بالا آورد وگرنه مسموم میکند روزهایت را، میکشد تا قلبت....
کجایی که برایت بگویم و خلاص کنم خودم از این همه زحمت فکری...
من فقط تو را نیاز دارم
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۴
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">