وقتی که...
۹۰
وقتی که دیگر نبود ، من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت ، من به انتظار آمدنش نشستم.
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد، من او را دوست داشتم.
وقتی او تمام کرد ، من شروع کردم.
وقتی او تمام شد ، من آغاز شدم.
و چه سخت است تنها متولد شدن...
مثل تنها زندگی کردن...
مثل تنها مردن ...
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
دکتر شریعتی
۹۰/۰۴/۰۹