جزر و مد
۹۰
تازگیا تو عالم کتاب های غیر درسی ،فقط شعر می خونم و داستان
این شعر از آقای مشیری هست، به خاطر توصیف قشنگش از جزر و مد،این شعرش را خیلی دوست دارم
ماه، دریا را به خود می خواند و،
آب،
با کمندی، در فضاها ناپدید؛
دم به دم خود را به بالا می کشید .
جا به جا در راه این دلدادگان
اختران آویخته فانوس ها .
***
گفتم این دریا و این یک ذره راه !
می رساند عاقبت خود را به ماه !
من، چه می گویم، جدا از ماه خویش
بین ما،
افسوس،
اقیانوسها
۹۰/۰۱/۲۰