خیلی خیلی خیلی وقته ننوشتم. یعنی خیلی ها... حتی توی دفترچه ام، حتی با خودم حرف نزدم. همیشه مهرداد بوده که براش بگم و بگم تا همه ی فکرها و احساساتم تموم بشه. مهرداد عزیزم، گوش شنوای من...
اما نوشتن و دوست های مجازی چیزای نیست که جای خالیشون رو حرف زدن بگیره. دلم تنگ بود برای وبلاگ و دوستای خوبم، برای سر زدن به وبلاگ ها و خوندن ماجراهاشون، برای کامنت گذاشتن و منتظر جوابش بودن و برای روزهای رنگی من
برگشتم که دوباره بنویسم و هر روز هزار بار اینجا رو چک کنم. برگشتم به ارکیده بودن، راستی، سلام! :)