روزهای رنگی ارکیده

روزهای رنگی ارکیده

دائما یکسان نباشد حال دوران...غم مخور! :)

بایگانی

بدرود

‎۹۷

از همون اول، وبلاگ برام حالت مسکنی رو داشت که روزای سردرگمی و گیجی و غم‌های مبهم بهش پناه می آوردم، اثری داشت که توی نوشته های کاغذی نبود، حتی اگه کسی نمیخوند، حتی اگه نظری نمیومد، همین نوشتن اینجا، حالم رو بهتر میکرد...

اما الان یکم فرق کرده، از هر سه تا پست، دوتاش میشه موقت یا پیش نویس که انتشار پیدا نمیکنه. میترسم از نوشتن از خودم، از درونیات. میترسم از قضاوت، از کامنتایی که گاهی بی‌هوا و بدون هیچ قصدی میاد و حالم رو بدتر میکنه. تازه این در حالیه که خیلی کم نوشتم از اونچه که خود منم... 

میتونم همینطور ادامه بدم، با معرفی فیلم و کتاب و ... ولی راضی نیستم. وبلاگ دیگه اون چیزی‌ نیست که میخواستم و هنوز بهش نیاز دارم. دفترچه ای که بشه توش خودم باشم، همه ‌ی خودم بدون فیلتر و سانسور و مصلحت اندیشی... 

پس تا اون موقع که جرات خودم بودن رو "حداقل" اینجا پیدا کنم...بدرود :)

موافقین ۱۰ مخالفین ۵ ۹۷/۱۲/۰۷
ارکیده ‌‌‌‌

نظرات  (۱۳)

میترسم از قضاوت، از کامنتایی که گاهی بی‌هوا و بدون هیچ قصدی میاد و حالم رو بدتر میکنه...

منم می‌ترسم جزء همین بی‌هواها و بی‌قصدها بوده باشم :(
فقط امیدوارم نبوده باشم.
و امیدوارم دفترچه‌ت خیلی خوشگل و گل‌منگلی باشه ^__^
پاسخ:
نه هیچ وقت نبودی. شما همیشه خیلی محتاطی عزیزدلم :)*
مشکل از دوستان نیست، من خیلی زودرنجم :)

:)))
اخ منم همین شدم
پاسخ:
ای بابا... :)
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۰۴:۱۲ پشمآلِ پشمآلو
برو زودی برگرد ♥
پاسخ:
:)*
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۰۸:۳۳ آقای سر به هوا :)
استراحت کن و برگرد:)
پاسخ:
خسته شدم ینی؟ با استراحت حل‌میشه؟ :)

ممنون :)
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۰ زهرا طلائی
ارکیده نازنینم
 بودنت و وبلاگت پر از روح و قشنگیه. لطفا مواظب خودت باش و زود برگرد
پاسخ:
ممنون زهرا جان

عزیزمی... نظر لطفته. شما هم همینطور :)*
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۵۳ خورشید ‌‌‌‌
😢
پاسخ:
:*


+ ناشناس رو ببندی حل میشه مشکلاتت.
مردم آزار چرا تیتر نمیذاری حالا؟
پاسخ:
کسی قصد اذیت نداره، میدونم.

نمیخواسم رمانتیک باشه :))
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۴۷ علیرضا آهنی
):
پاسخ:
:گل 
:)
نباید به خاطر دیگران دیگه ننویسین

این مشکلات تقریبا برای همه ی بلاگرها هست ...

زود برگردین خیلی زود
پاسخ:
به خاطر دیگران نیست، برای اینه که اون استفاده ای که از وبلاگ باید ببرم رو ندارم دیگه...

:)
مردم عادت دادن به قضاوت کردن و بی مهابا نظر دادن... منم گاهی دچار این حالت میشم 
پاسخ:
دل بزرگی میخواد، من ندارم :)
۰۸ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۱۲ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
اگه بخوای شجاعتش رو هم داری:-)
پاسخ:
نمیدونم... شاید بعدا پیدا کنم 
نمیخوام بگم ندرو ولی میتونم خواهش کنم زود برگرد
بیان هرروز داره نویسندهای خوبش رو از دست میده متاسفانه
پاسخ:
ممنون که لطف دارین و نویسنده خوب میدونید :)

اگردر شرایطم تغییری ایجاد شد، حتما :)
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۴۲ قاسم صفایی نژاد
خب اینجا که نام مستعار بودید. چرا مصلحت اندیشی؟
پاسخ:
نام مستعار هست ولی شخصیتم همونه. قضاوت های مجازی رو دوس ندارم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">